همیشه ناراضی

ساخت وبلاگ
بعضی وقتا حس می کنم یه زندونی تو یه جعبه ی سیاه خیلی کوچیکممچاله شدم تو خودم .وتو داری از محفظه های کوچیک جعبه نگام می کنیو جلوی هر کوچیکترین نوری رو گرفتیشاید واسه همین چشات شده ماه و خورشید و ستارم.لا یمکن الفرار من حکومتک. صفحه نخستپست الکترونیکآرشیو وبلاگعناوین مطالب وبلاگنوشته های پیشین بهمن ۱۳۹۶دی ۱۳۹۶آذر ۱۳۹۶آبان ۱۳۹۶آرشیو موضوعی عخدا خوشگلهسیال ذهنسوالنت به نتقشنگیاکولبه نظرمواگویه  RSS POWERED BY NILOBLOG.COM همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 5:11

من ترجیح میدادم آقای جدیدی برای خودمون بمونه اما خدا جور دیگری میخواست

به هرحال اون موقع که هیشکی نمیشناختش من داشتم براش کف و خون بالا میاوردم:))

+نوشته شده در  سه شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۶ساعت 0:1  توسط آ  | 

همیشه ناراضی...
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 5:11

ازینکه کسی بیاد دنبالم بریم بیرون واقعا خوشم میاد.از بیرون رفتن کلا خوشم میادا،ولی ازینکه بیان دنبالم دیگه خیلی خوشم میاد:)))اگه ماشین گرفتم قول میدم در حد توانم برم دنبال ادمها و بریم بیرون مخصوصا این بچه مچه ترا.اگه ننه باباهاشون گذاشتن.برچسب‌ها: من+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶ساعت 19:34  توسط آ  |  همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 18 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 0:50

وااااای دیدید؟؟؟؟؟آقا جدیدیییییی سییییمررررغ گرففففت خدایا پاشید یک دقیقه تموم براش دستتت بزنییید

+نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶ساعت 22:43  توسط آ  | 

همیشه ناراضی...
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 0:50

- من اصن اون جشنواره ای که این ککه بشه بهترین بازیگرو قبول ندارم 
برچسب‌ها: دیالوگ
+نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶ساعت 23:30  توسط آ  | 

همیشه ناراضی...
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 24 بهمن 1396 ساعت: 0:50

وقتی پگاهو در تولد رفتن با خودم مقایسه میکنم واقعا خندم میگیره:)))در راحت ترین و کول ترین وضعیت میره،هر سری کلی رفیق در داف پیدا میکنه همه عاشقش میشن کلیم عشق میکنه برمیگرده حتی اگه تاحالا هیچکسو اونجا ندیده باشه و همه رو برای بار اول دیده باشه،بعد من هر وقت میرفتم تولدی که از بچه های مدرسه نبود،مثلا مینا یا حتی دختر عموی خودم،همیشه خدا مث منزویا یه گوشه میشستم پفک میخوردم یا میرفتم تو اتاق یا کلا میرفتم=))))))انقدم تولدا بهم بد میگذش که خدا میدونه=)))همیشه ام فک میکردم بار الهی من به اینجا تعلق ندارم=)))))برچسب‌ها: پگاه+ نوشته شده در  جمعه بیستم بهمن ۱۳۹۶ساعت 23:21  توسط آ  |  همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:00

بعضی وقتا حس می کنم یه زندونی تو یه جعبه ی سیاه خیلی کوچیکممچاله شدم تو خودم .وتو داری از محفظه های کوچیک جعبه نگام می کنیو جلوی هر کوچیکترین نوری رو گرفتیشاید واسه همین چشات شده ماه و خورشید و ستارم.لا یمکن الفرار من حکومتک. صفحه نخستپست الکترونیکآرشیو وبلاگعناوین مطالب وبلاگنوشته های پیشین بهمن ۱۳۹۶دی ۱۳۹۶آذر ۱۳۹۶آبان ۱۳۹۶آرشیو موضوعی عخدا خوشگلهسیال ذهنسوالنت به نتقشنگیاکولبه نظرمواگویه  RSS POWERED BY NILOBLOG.COM همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:00

بعضی وقتا حس می کنم یه زندونی تو یه جعبه ی سیاه خیلی کوچیکممچاله شدم تو خودم .وتو داری از محفظه های کوچیک جعبه نگام می کنیو جلوی هر کوچیکترین نوری رو گرفتیشاید واسه همین چشات شده ماه و خورشید و ستارم.لا یمکن الفرار من حکومتک. صفحه نخستپست الکترونیکآرشیو وبلاگعناوین مطالب وبلاگنوشته های پیشین بهمن ۱۳۹۶دی ۱۳۹۶آذر ۱۳۹۶آبان ۱۳۹۶آرشیو موضوعی عخدا خوشگلهسیال ذهنسوالنت به نتقشنگیاکولبه نظرمواگویه  RSS POWERED BY NILOBLOG.COM همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:00

بعضی وقتا حس می کنم یه زندونی تو یه جعبه ی سیاه خیلی کوچیکممچاله شدم تو خودم .وتو داری از محفظه های کوچیک جعبه نگام می کنیو جلوی هر کوچیکترین نوری رو گرفتیشاید واسه همین چشات شده ماه و خورشید و ستارم.لا یمکن الفرار من حکومتک. صفحه نخستپست الکترونیکآرشیو وبلاگعناوین مطالب وبلاگنوشته های پیشین بهمن ۱۳۹۶دی ۱۳۹۶آذر ۱۳۹۶آبان ۱۳۹۶آرشیو موضوعی عخدا خوشگلهسیال ذهنسوالنت به نتقشنگیاکولبه نظرمواگویه  RSS POWERED BY NILOBLOG.COM همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 0:00

نه تنها حال و حوصله و فکر،بلکه جسارتم رو برای نوشتن از دست دادم.به سینما علاقه دارم.به بودن پشت سینما،پشت دوربینش.یک لحظه چشمم افتاد توی آینه و از خودم ناامید شدم.چرا به چیزهای کوچیک اجازه میدیم حالمونو بد کنن؟یک نفر میومد من رو ببره "استرا"خوشحال میشدم.رفتم حموم،سرماخورده و تب دار،زیر آب داغ،حس کردم همون جاست که نفسم کم میاد و میمیرم.خدا خدا میکردم یه نفر ازونجا بکشتم بیرون.اومدم بیرون و مریضیم بهتر شده بود.دوست داشتم برم جشنواره فجر.وقت یا آدمی نبود.از استایل هومن سیدی خوشم میاد.دلم نوع خاصی از حرف زدن میخواد.خروجیای فرهنگ پسرونه با فرهنگ دخترونه زمین تا آسمون متفاوتن.کم کم استرس کنکور میگیرم.خیلی زودتر از اینکه بخوام برای خریدن چیزی اقدام کنم از چشمم میوفته.دوس دارم زودتر برم سرکار.دوس دارم خیلی خیلی لاغر شم.اه،استخون چیز خیلی جالبیه و من سگ نیستم.برچسب‌ها: سیال ذهن+ نوشته شده در  پنجشنبه نوزدهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 0:13  توسط آ  |  همیشه ناراضی...ادامه مطلب
ما را در سایت همیشه ناراضی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2itsnotimportant1 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 19 بهمن 1396 ساعت: 14:35